با سلام و خسته نباشيد
خوف بالاترين حكمت
حال كه سخن از « حكمت » به ميان آمده است بهتر است معناى حكمت و تعريفش روشن شود . قرآن مجيد در آيات گوناگونى حكمت را كه مجموعه اى از واقعيات الهامى ، و عقايد حقّه و اعمال پسنديده و نورانيّت الهيّه و حالات عالى درونى است ، از اعظم نعمت ها و بهترين نيكى ها دانسته و اصل حكمت و آراستگان به آن را ستوده است .در سوره ى بقره آيه ى 269 مى فرمايد :( يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَمَنْ يُؤْتِ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اُوتِيَ خَيْراً كَثيراً ) .« حكمت را به هركس بخواهيم عطا كرده ، و به هركس حكمت عنايت شود خير كثير داده شده » .خداى متعال در سوره ى مباركه ى لقمان يكى از مهمترين ويژگيهاى حضرت لقمان را داشتن حكمت برشمرده و مى فرمايد :( وَلَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ ) .در سوره ى بقره آيه ى 251 مى فرمايد :( وَقَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَآتاهُ اللهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ ) .« داود جالوت ستمگر را نابود كرد، مابه داود حكمرانى وحكمت عنايت كرديم » .در سوره ى نساء آيه ى 54 آل ابراهيم را به آراسته بودن به حكمت ستوده و مى فرمايد :( وَاِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ ) .و در سوره ى بقره آيه ى 129 ، و در سوره ى آل عمران آيه ى 164 و سوره ى جمعه آيه ى 2 يكى از اهداف بزرگ رسالت رسول گرامى اسلام را تعليم حكمت قلمداد كرده است .حكيم كسى است كه وجودش به ريشه هاى قوانين و اصول الهى محكم است و وجودش براى ديگران منبع خير و فيض است و جامعه حكيم جامعه اى است كه قوانين آن براساس ضوابط و معيارهاى اسلامى استوار است .با توجّه به اهميّتى كه قرآن براى حكمت قائل شده است و با توجه به ستايشى كه در قرآن و روايات از حكيمان شده است ، مى بينيم پيامبر بزرگ اسلام در روايتى ريشه و اصل حكمت را ترس از خدا دانسته و مى فرمايد:رَأْسُ الْحِكْمَةِ مَخافَةُ اللهِ .« اصل و سر حكمت ترس از خداست » .و از اين كلام نورانى به جايگاه « ترس » از خدا و لزوم آن براى زندگى بندگان شايسته خدا پى مى بريم .در حديث قدسى از قول خداى متعال آمده است :رأْسُ الْحِكْمَةِ خَشْيَةُ اللهِ .« حقيقت و سر حكمت در خشيت دل از خداست » .